سفارش تبلیغ
صبا ویژن



نیکو - پله...پله...تاخدا!






درباره من
نیکو - پله...پله...تاخدا!
نیکو
بی عنایات خدا هیچم!
آی دی نویسنده
تماس با من


آرشیو وبلاگ
آذرماه 85
دی ماه 85
بهمن ماه 85
اسفند ماه 85
فروردین ماه 86
اردیبهشت ماه 86
خرداد ماه 86
تیر ماه 86
مرداد ماه 86
شهریور ماه 86
مهرماه 86
آبان ماه 86
آذرماه 86
دی ماه 86
بهمن ماه 86
اسفندماه86
فروردین ماه 87
اردیبهشت ماه 87
مرداد ماه 88
شهریور ماه 88(سیاست)
مهرماه 88
آبان ماه88
آذرماه88
دی ماه88


دوستان من
عاشق آسمونی
انتظار
بسیجی 57
نمازخانه بوستان بهاره
upturn یعنی تغییر مطلوب
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
پیاده تا عرش
:: هزاردستان :: Hezar Dastan .ir ::
هو اللطیف
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
بندیر
وبلاگ شخصی مهندس محی الدین اله دادی
بلوچستان
محفل آشنایان((IMAN))
تمام آرزوهایم تقدیم تو باد
مهر بر لب زده
لبگزه
آقاشیر
یک بجامانده
گفتگوی دوستانه
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تکنولوژی کامپیوتر

.: شهر عشق :.
تراوشات یک ذهن زیبا
پیامنمای جامع
بوی سیب
سین جیم های اخلاقی
منطقه آزاد
شهسوار دل
*آوای دوستی.....*
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
رند
سیاست
پاک دیده
آدمک ها
نشانه
Manna
عشق و عاشقی
اواز قطره
یه دختره تنها
فصل آگاهی
جیغ بنفش در ساعت 25
نت سرای الماس
شهدای استان خراسان
آدم و حوا
. : آدم و حوا : .
سخن دل
امید انتظار من
ریحانه
ماه و مهر
.:مطالب جدید18+ :.
غزلیات محسن نصیری(هامون)
استشهادی
wanted
ܓ✿ دنـیــــای مـــــــن
آتیه سازان اهواز
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
خداجون دوستت دارم
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
ثانیه
نقاشی های الیکا یحیایی
allah is my lord
عمو همه چی دان
فرهنگی
دربه دران
نوشته های یک ناظم
رویایی زندگی کردن...
حسینیه ی بسـوی ظهـور ...
تینا
ستاره سهیل
صدای مردم نی ریز
قافله شهداء
انتظار نور
vagte raftan
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
از یک انسان
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم)
جالب انگیزناک
آسمان آبی
آغاز راه
امپراتوری هخامنشیان
عطاری عطار
مذهب
صمیمی با خواهرم
همیشه منتظرت هستم ، ای عدل وعده داده شده...
ساینا
عــــشقـــــولـــــک
گلهای د نیا
کوروش کبیر
نورهدایت
امیدزهرا omidezahra
صدف جان با آمدن دوباره ات زندگی رو بهم بخشیدی
شیعه مذهب برتر
مروارید خلیج عشق
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
زنده یاد * آه از بهار بی یار*
نگاهم برای تو
خود نوشت
نافذ
فصل سکوت
جهان نامرئی جن
تا صبح انتظار
وبلاگ پژوه
پاسبان *حرم دل* شده ام شب همه شب
عاشقان علی (ع)
دم مسیحائی
کبوترانه
دردودل
من تو خدا
السلام علیک یا صاحب الزمان
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم...
علوم قرآ نی
باران
توهمات قرن 21
نقد مَلَس
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
عاشقان علی و فاطمه
مجنون صفت
درد و دل با خدا
چهار راه تمدن جهان باستان (ایران، مصر، یونان، بین النهرین)
دانشـــــــــمندی برای تمــــــــام فصــــــــــول
از یک روحانی
نسیمی از بهشت ...
پرواز
..::کافه دانشجو::..
خزائن رحمت پروردگار
سیب صبح
روزگار رهایی
تو میتونی !! دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ
..:: کافه دانشجو ::..
راز و نیاز با خدا
خلوت تنهایی
داغ عشق
شهادت
زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست
وبلاگ ایران اسلام
فراق در فراق
تنها
عرفان خوش نظر
....چند کیلو امیدواری .....
تالوگ
تمام آرزویم این است که خاک کوی تو باشم
یادداشت های 1 امُل مدرنیسم نشده
باغچه
ابدارخانه-رسانیک
ساغر هستی
هو الحی و هو الحق و هو الهو
عاشقان جواد کاظمیان
شکلات داغ
درآغوش خداوند
اشعار عرفانی،نصایح و حکایات بزرگان
*دکتر مصطفی ملکیان
چراغ
حقیقت
عاشقان وصال
بازی بزرگان
سوال و جواب عرفانی
همه چیز در مورد مستحب و مکروه
همه چیز در مورد صلوات
همه چیز در مورد شیطان
...من نیستم
الهی نامه
نگاه خیس
عرفان نسل سومی
کسی که مثل هیچکس نیست
خودت را بشناس
عاشق خدا باش تا معشوق خلق شوی !
شمیم وصل
*استاد شجریان
آذرعلوم
عشق ملکوتی
بسم الله الرحمن الرحیم
فلات فلسفه
عشق من خدا
بچه دانشجو !
قصه های پیامبران
کشکول
مسائل جنسی
پله پله تا ملاقات خدا(حاجی)
پله پله تا ملاقات خدا
لیله القدر
میخانه
*دکتر عبدالکریم سروش
*دکتر الهی قمشه ای
انجمن حکمت و فلسفه
فَلُ سَفَه
گلنار
امام دوازدهم
لطیفانه
یا ساقی کوثر
امام حسن مجتبی(ع)
دلا از غصه سیاس .آخه پس خونه خورشید کجاس ؟
*راههائی برای موفقیت
فروشگاه اینترنتی بازار روز
من و گل نرگس
طهور اکبر
فاطمیون
AZAR EGHTESAD
بسوی ظهور مهدی(عج)
حاج همت شقایق پرپر
طریق عشق
السلام علیک یا اباصالح المهدی
الهی و ربی ...
نیایش
گاه نوشتهایی درباره ی هیچ چیز و همه چیز
اندیشه
گل نرگس
ایران سربلند
درد دل با امام زمان
باشگاه منجمان جوان
راز گل سرخ
مهرنما
سفره ی اذون
جامی از فرهنگ
فقط به خاطره تو
نیلوفرآبی
تا شکوفه ی عشق
کانون مهدویت دانشجویان ایران
اندیشه و عرفان
سلوک
عطش
کامپیوتری
هجران
انا مجنون الحسین-ع
برای آخرت
لطایف کلام الله
پله...پله...تا خدا! در بلاگفا
مبین
ماه مهربون
سطر آخر
طوبی سافت
اس ام اس سرکاری اس ام اس نیمه شبی و اس ام اس ضدحال

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
نیکو - پله...پله...تاخدا!

آمار بازدید
بازدید کل :221142
بازدید امروز : 67
 RSS 

   

شب جمعه ای به نیابت اقا حجه بن الحسن(عج) رو به دیوان حافظ کردم....

گردست رسد در سر زلفین تو بازم
 چون گوی چه سرها که بچوگان تو بازم

زلف تو مرا عمر درازست ولی نیست
در دست سر موئی از آن عمرِ درازم

 پروانه راحت بده ای شمع که امشب
از اتش دل پیش تو چون شمع گدازم

 آندم که بیک خنده دهم جان چو صراحی
مستان تو خواهم که گزارند نمازم

چون نیست نمازمن آلوده نمازی
در میکده زان کم نشود سوز و گدازم

 در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب و کمانچه زد و ابروی تو سازم

گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزی
چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم

محمود بود عاقبت کار در این راه
گر سر برود در سر سودای ایازم

 حافظ غم دل با که بگویم که در ین راه
جز جام نشاید که بود محرم رازم

*اللهُم عَجل لِوَلیکَ الفَرَج
التماس دعا....

 یاعلی



«نیکو» ساعت 1:12 عصر روز 85/11/12

 

السَلامُ عَلیک یا ابا عَبد الله الحُسین (ع)

ویژه ایام محرم(نهضت عاشورا)

http://ashora28.parsiblog.com

خدمت برسیم

یاعلی



«نیکو» ساعت 2:11 عصر روز 85/10/25
یادگاری دوستان()

 

یا رب الحسین(ع)

مدتی بود هر وقت دلم هوای زیارت ارباب رو میکرد با یه سر زدن به وب انا مجنون الحسین(ع)اروم میشدم ولی حالا..... 

حال این پست رو به نیت زیارت ارباب در این شب جمعه که ازهمون وب برگرفته شده رودراین پست قرار میدم ان شا الله که نصیب همه ارزومنداش بشه.

صَل الله علیکَ یا اباعبدالله الحسین


«شب جمعه است و ملائک همه گریان حسین اند»

اقلّ زیارت آن حضرت آنست که به بامی بالا رود و به جانب راست و چپ نظر کند،

پس سر به جانب آسمان کند
 

و زیارت کند آن حضرت را با این کلمات:

 

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبداللهِ
 

اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ

 

پس هرکس و در هر کجا که باشد و در هر وقت که آن حضرت را به این کیفیت زیارت کند، 

 امید است که ثواب حج و عمره برای او نوشته شود.( ان شا الله)

 

درپناه حق

 

یاعلی



«نیکو» ساعت 3:0 صبح روز 85/10/21

 

به نام او که علی را آفرید

الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا

بوی خوش بهشت از کنار آن آبگیر، یعنی غدیر عرشیان و بهشتیان، جان ها را می نوازد این چه بوی خوشی است که حتی پس از عبور صدها سال هنوز فضای جان مشتاقان را می نوازد

غدیر تکرار اولین است در کلام آخرین، همان کلام نورانی که در اولین پیام، علی را به برادری و وصایت خواند و در غدیر، اعلام ولایت و امامت او را فرمود

ما با کدامین زبان و احساس تو را روایت کنیم تو ای که پیامبر در شانت فرموده است:

“هر کس علی را در قلبش دوست بدارد، خداوند ثواب تمام بندگان را به او عطا می فرماید.”

آخرین حج
در سال دهم هجرت، زمانی که پیامبر اکرم (ص) دریافت به زمان رحلت خود نزدیک میشود، بی وقفه میکوشد تا زمان حضورش را در میان مسلمانان پربارتر نماید و به همین دلیل، زیباترین و دقیق ترین مراسم حج را به اتفاق یاران خود انجام داد

مهمترین خطبه پیامبر اسلام
پیامبر، پس از جمع شدن تمام حجاج و در زیر خورشید تابان، از یاران خود خواست تا زیر چند درخت کهنسال را بروند و با روی هم گذاردن جهاز شتران منبرى بلند برافرازند، سپس بر فراز منبر برآمد و خطبه اى بدین شرح ایراد کرد:

"ستایش مخصوص خداوند است از او کمک مى خواهیم و به او ایمان مى آوریم و بر او توکل مى کنیم و از شر نفس و بدى کردارمان به او پناه مى بریم ، خدایى که هدایت کننده اى نیست آنکه رااو گمراه سازد و گمراه کننده اى نیست هر که را او هدایت کند گواهى مى دهم که معبودى جزخداى یگانه نیست و محمد بنده و فرستاده اوست."

"من پیش از شما به حوض کوثر مى رسم و شما در کناره حوض بر من وارد خواهید شد، و در آن جامهایى است از نقره به شماره ستارگان، حال بنگرید که پس از من با دو میراث گرانبها چگونه رفتار مى کنید."

مردى از میان جمعیت فریاد برآورد: یا رسول اللّه ! آن دو چیز گرانبها چیست ؟

فرمود: یکى از آن دو که بزرگتر است ، کتاب خداست یک طرفش در دست خدا و طرف دیگرش به دست شماست ، پس آن را محکم نگه دارید تا گمراه نشوید

و دیگرى که کوچکتر است ، عترت و خاندان من است و خداى نیکى کننده آگاه به من خبر داده است که این دو هرگز از هم جدا نمى شوند، تا در لب حوض در قیامت به من رسند من هم از خدا همین را خواسته ام، پس شما ازآنها پیشى نگیرید که هلاک مى شوید و از آنها وا نمانید که هلاک مى شوید."

سپس دست على (ع )را گرفت و بلند کرد، آنگاه فرمود: اى مردم! چه کسى نسبت به مؤمنان از خود ایشان سزاوارتر است ؟

گفتند: خدا و رسولش بهتر مى دانند.

فرمود: خدا مولا و سرپرست من است و من مولا و سرپرست مؤمنانم و من نسبت به مؤمنین ازخود ایشان سزاوارترم پس هر کس من مولا و سرپرست اویم ، على مولا و سرپرست اوست." این جمله را سه بار تکرار کرد.

سپس گفت : "خداوندا! دوستى کن با هر کس که با على دوستى کند، و دشمنى کن با هر کس که على را دشمنى کند، دوست بدار هر کس که على را دوست مى دارد، و دشمن دار هر کس او رادشمن مى دارد، یارى کن هر کس را که یاریش کند و بى یاور بگذار هر کس تنهایش گذاردو حق را همواره با على بدار هر طرف که باشد .

اى مردم باید حاضران، این پیام را به غایبان برسانند."

چون خطبه نبوى به پایان رسید امین وحى براى بار دوم نازل شد و او را به این پیام مفتخر ساخت:

"امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم و راضى شدم که اسلام دین شما باشد (اسلام را به عنوان دین براى شما پسندیدم)"

پیامبر اکرم(ص) پس از دریافت این پیام مسرت بخش ، فرمود:"اللّه اکبر! که دین کامل و نعمت تمام گشت و پروردگارم به رسالت من و ولایت على بعد از من راضى شد" .  


«خجسته عید  غدیر خم، عید امامت و ولایت، بر دل دادگان آستان هدایت و شیعیان رهرو سعادت مبارک باد»

درپناه حق

یاعلی



«نیکو» ساعت 10:37 عصر روز 85/10/16

 

هوالمحبوب

حاجیا  دیگه کم کم  دارن از سرزمین عشق بر میگردن...

حتما کلی دلشون گرفته ! بهترن اعمال رو انجام داده باشند باز حسرت میخورند

خدا به فریاد دل ما برسه ....!

آخ !که چقدر خدا حافظی سخته انگار یه تیکه از وجودت رو دارن ازت جدا میکنند اشک یه دقیقه امونت نمیده ....

خداخیلی دوستت داشته باشه قلبت رو گروئی نگه میداره که باز عظمت و زیبائی رو نشونت بده......

 

 خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن....... ز غمهای دگر غیر از غم عشقت رها کن 

الهی !

راضیم به رضای تو و تسلیمم به قدرت تو و امیدوار به عفو تو

 الهی !

اگر نبود که تو من را به دعا دعوت کنی

و استجابت را ضامن شوی ،  

شاید این گونه شعله های نیاز در من سر نمی کشید

و تو اینچنین مرا به نظاره نمی نشستی.

 می دانم هر از چندی سر از بی راهه در می آورم

 اما چه کنم ؟!

آن لحظه که فارغ البال قدم بر میدارم

 می اندیشم که در راهم .

 الهی !

سراب ها بسیارند و دید من محدود . تو مرا فرمان ده .

 الهی !

تو مرا خواندی ، آنگه که نبودم

حال هستم و به سویت می آیم ................لنگ لنگان .

  با چشمان کم سو اما امیدوار .

 تو آب را به من نمایاندی

 حال ...

شوق آن آب در برم گرفته و من عطشناک ، سراب ها را آب می پندارم 

  ......باورم کن

 ای معبود!

اینها همه از شوق آمیخته به جهل است ، باور کن که به دنبال توام

 اگرچه بر چیز دیگرم ، باور کن در همان بیراهه ها ، تو را می جویم

 و تنها تو را می بینم .

 

 اگر خطا کار و جاهلم ، تو به من بیاموز چگونه بخوانمت واز کدام راه باز گردم .

 تو به آدم توبه را آموختی که باعث پذیرش دعای وی شد .

 بر من نیز بیاموز تا مورد اجابت واقع شوم.

 *التماس دعا

درپناه حق

یاعلی



«نیکو» ساعت 6:35 عصر روز 85/10/13

 

یا رب الحسین(ع)

عرفه؛ روزی بسان شب قدر،عرفه تنها امید بخشایش


بازم داره یه عرفه دیگه می یاد و من دلم سخت گرفته......


 خیلی ها این نیایش زیبا رو توی صحرای عرفات کنار اقا امام زمانشون زمزمه میکنند


و عده ای هم در کربلا کنار شش گوشه ی اقام زیر گنبد و قبه اون حضرت که ثواب بزرگ دعای عرفه مال اونجاست و لا غیر این دعای زیبا رو میخونند و با خدای خود عاشقانه نجوا میکنند


 چرا دلم گرفته نباشه...............؟!!!


راز زیبائی دعای عرفه این نیست که حاجیا در صحرای عرفات وقوف کنندو این دعا رو زمزمه کنند بلکه منشا این زیبائی  رو باید در بیان سوزناک آقا و مولامون امام حسین(ع) جست که به زیبائی تمام با معشوق خویش عشق بازی کردند .


از عرفه ،از نیایش عاشق با معشوق خویش تنها می توان از زبان اقا حسین بن علی(ع)به زیبائی تمام گفت


جبل الرحمه کوهی که امام حسین (ع)دعای عرفه رو در کنار ان قرائت کردند


توحید و درک و شناخت خدا
مناجات «عرفه»، از جمله یکی از صمیمانه‌ترین گویش‌های بیانی با خداوند است. آنچه به این صمیمیت رنگ دیگری می‌بخشد، چهره واضح و کاملی است که عابد در این دعا از معبود خویش تصویر کرده و در این مسیر از هرچه و هر نکته، بیانی آورده است.

شناخت خدا و درک توحید و جلال او در نیایش عرفه و در لسان حسین(ع)، درکی است عالمانه و جانانه. هم از آن روی که برهانی است و هم از آن روی که با وقوف به جایگاه و مکانت خداوند در هستی بیان می‌شود.


«سپاس خداوندگاری را که مانعی برای تقدیرش و دفع‌ کننده‌ای برای فرمانش نیست؛ ساخته هیچ سازنده‌ای، چون خلقتش نیست و بخشنده بی‌عوض و دهنده نعمات بی‌پایان است».


حسین(ع) سخنش را در جانب چپ جبل الرحمه و رو به سوی خانه معبود خویش، این سان آغاز می‌کند. می‌داند کجاست و در کدام موقعیت، می‌داند که خود است و خدای و می‌داند که می‌خواهد چه بگوید و چون بگوید.

وصف قدرت و عظمت و مرتبت پروردگار، شروع نیایش حسین(ع) است و این شروع، درکی است که حسین (ع)از مرتبت خدای خویش دارد. اظهار این که هیچ مانعی و دافعی برای تقدیر تو نیست در سرآغاز کلام، شرحی است بر جلال و قهر خداوند از نگاه حسین(ع).


«سپاس تو را که هیچ کس را یارای رفع و منع قضای تو نیست»؛ پس خواست، خواست توست و آنچه من از این پس می‌گویم، آن خواست‌ها و شرح‌ها و خواهش و ارادت‌ها و ذکر نعمت‌ها و ... همه و همه لطف تو به من است؛ چه اگر غیر از آن نیز می‌کردی، مرا و هیچ کس را یارای رفع و منع تقدیرت نبود.

با این همه، تو «خوانده‌ها را می‌شنوی و سختی‌ها را دفع می‌کنی»؛


 و از همین روست که: «رغبت دارم و شهادت می‌دهم به یکتائیت و اینکه پرورش دهنده منی».


«یا من لا یعلم کیف هو؛ یا من لا یعلم ما هو الاّ هو؛ یا من لا یعلمه الا هو»؛


«ای آفریدگاری که چگونگی ذاتت را کسی نمی‌داند، ای معبودی که کسی نمی‌داند چیستی غیر از خودت و ای بزرگی که کسی نمی‌داندت الا خودت».


حسین(ع) در دعای عرفه به ما می‌آموزد که گاه نیایش با پرودگار، در عین لطف و صمیمیت و رأفت و عطوفت مسبوق از او، نباید فراموش کرد که او خداست و در مرتبه کبریایی؛ او می‌بیند و می‌بخشد؛ می‌شنود و عفو می‌کند؛ می‌خوانی و پاسخ می‌دهد و این همه جز لطف و مرحمت بر بنده تعبیر دیگری ندارد؛ که او خداست و در آن مرتبه کبریایی که: «نه مانعی برای تقدیرش می‌توان سراغ کرد و نه رافعی برای خواستش».

نیایش عرفه حسین(ع)، عرفان را از جلوه بندگی و خاکساری‌اش به ما می‌آموزد و این اظهار عجز و خاکساری، اگر با معرفت درونی و تزکیه نفس و قبول طاعت و بندگی همراه باشد،آغاز راه عرفان و شناخت و حج درست که «حج رب البیت» است؛یعنی حج حسین(ع)...

varedi-st.persianblog.com

امام حسین (ع)با این دعا، روحى تازه به کالبد عرفات دمید و این نغمه خوش آسمانى و آواى دل‏انگیز ملکوتى را تا ابد در سینه سیناى عرفات به یادگار گذاشت

از صداى سخن عشق ندیدم خوش‏تر.............یادگارى که در این گنبد دوار بماند


این بنده حقیر رو از دعای خیرتون فراموش نکنید!!!


در پناه حق

یاعلی



«نیکو» ساعت 3:38 عصر روز 85/10/7

 

هوالمعشوق

دلم بد جور هوای خانه خدا رو کرده.......

خدایا!

خانه قلب من کوچک است

آن را چنان فراخ کن

که پذیرای تو باشد

خانه قلبم ویرانه است

آن را مرمت کن

تا در خور تو شود

خانه قلبم آلوده است٬

آن را پاک و مطهر گردان

عمیق ترین آرزوی من

زمانی بر آورده می شود

که تو همیشه وهمیشه

در سرای قلبم ساکن شوی

!....و من

هر روزم را در حضور پر نور تو سپری کرد

 یاعلی



«نیکو» ساعت 10:18 عصر روز 85/10/4

 

هوالمحبوب

 

«فرازی از نهج البلاغه در تمجید خداوند»

 

حمدو سپاس خدای را که از شباهت به آفریده ها برتر

 

و از توصیف واصفان فراتر است

 

به شگفتی های تدبیرش برای بینندگان آشکار

 

و به بزرگی عزتش از اندیشه اندیشمندان پنهان است

 

بدون اینکه علمش کسبی باشد یا بر آن اضافه شود ،یا از کسی فرا بگیردعالم است

 

و منهای اندیشه و خاطر، تقدیر کننده ی تمام امور است

 

خدائی که تاریکی ها او را نمی پوشاند و از روشنائی ها نور نمی گیرد

 

شب او را در نمی یابد و روز بر حضرتش جریان ندارد

 

ادراکش به چشم ، و عملش به خبر گیری نیست.

 

از این جهت که خطبه قابل تأملی بود انتخاب کردم، امید وارم مفید فایده واقع بشه

*یه ذره تفکر در سخنان حضرت واسه همه زندگیمون بسه...!!!

.............................................................................

خون شد دل مسکین ز جگر خاری دل

هم بگذرد ایام غم و خواری دل

شادم که بخواب دیدمش ناگاهی

گوئی اثری نمود بیداری دل

درپناه حق

یاعلی



«نیکو» ساعت 6:37 عصر روز 85/9/26

هوالمعشوق

حدیث قدسی:

«لاعَسَـع اَرضی ولا سَمائی و لکِن عَسَعُ فی قـــلبِ عَبدی المُـــومِـــن»

آسمانها و زمینم تاب تحمل وسعتم را نداشت قـــلـــب بنده مومنم را آفریدم.

 موسی بن عمران (ع)یاران خود را پند می داد ناگهان مردی برخاست و پیراهنش چاک زدخداوند عزوجل وحی کرد:

 ای موسی! به او بگو پیراهن خود را چاک مزن ، بلکه دلت را برایم باز کن!!!

خوب به این حدیث قدسی فکر کنید من رو که بد جور ویرونه کرده!!!

یعنی دلامون اونقده باید بزرگ شه که غیر قابل وصف بشه اونوقت...

به نظر شما چجوری وســـعت دلامــون رو زیاد کنیم!!!؟؟؟

  خدا جونم!

گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد

در پناه حق

یاعلی



«نیکو» ساعت 3:0 عصر روز 85/9/25

 

هوالمعشوق 

رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد                     مابه قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم

بازبانگ حج سر دادند
خدا جونم پس کی نوبت ما...
مارو عاشق خودت کردی بعد دستمزد عاشقی شد فراق فراق فراق؟؟؟
.......

گفتند اینجا مسجد شجره است اینجا باید مُحْرِم شد بعد به سوی مکه رفت، صدای

«لبیک ،اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، ان الحمد والنعمة لک والملک لاشریک لک لبیک»

پذیرایم،خداوندا! دعوتت را پذیرا هستم،بر این باورم که شریکی برایت نیست،تو را اجابت میکنم ،همانا سپاس و نعمت و تمام هستی ازان توست برای تو همتائی نیست،گوش به فرمان تو هستم

مسجد رو به لرزه در اورده بود
همه با تمام وجود لبیک میگفتند تا دعوت نامه قطعی رو بگیرند میخواستند "ندای لبیک خدا رو  در پاسخ با جون و دل بشنوند"
و جز این نیست باید جواب لبیک رو با تمام وجود از سوی معبود بشنوی تا بتونی مجوز ورود بگیری تا بتونی عظمت رو ببینی ودرک کنی

و بالاخره مسجد الحرام...

یه ذره اروم و قرار نداشتم روحانی داشت بیرون از مسجد الحرام اعمال رو مرور میکرداصلا نمی فهمیدم چی میگه هول و هراس به دلم افتاد بود انگاریکی داشت صدام میکرد
 آیا جواب لبیک گفتنم بود؟؟؟!!!

ایا میتونم عظمتش رو درک کنم؟ نکنه خدا با عدلش باهام رفتار کنه؟با بار رو سیاهی چه کنم؟
تنها ذکر صلوات و لااله الا الله بود که ارومم میکرد
کم کم راهی شدیم قدمها اروم  وسنگین برداشته میشد سرها همه به زیر، نفس ها در سینه حبس ، پله ها یکی یکی پیموده شد
لحظه ای دیدم اطرافیان همه به سجده افتادند ،خدایا ! ایا توان دیدن دارم ؟اروم اروم سر رو بالا اوردم واقعا اون همه عظمت ادم رو به زانو در می اورد 
هیچ حالتی زیباتر از سجده و اشک پیدا نکردم نمیتونستم سر از سجده بردارم انگار داشتم با خاک یکی میشدم انگار از نو متولد شدم!!!
قربون خدام برم بنده به هر گنه کاری باشه حتی شده برای لحظه ای قدرت درک عظمتش رو میده نمیذاره دست خالی بری
قدرت بیان نداشتم چرا که عظمت توصیف شدنی نیست دیدنی است باید درک کرد و لمس نمودخدا را میتوان در انجا لمس کرد ،دراغوش گرفت و یکی شدو جز او هیچ ندید خدا را در طواف حتی میشه با چشم ظاهر دید، اجازه نمیده حتی به طرف کعبه نگاه کنی ولی با تمام وجود داره نگات میکنه  میخواد گوش و چشم ودلت فقط و فقط معطوف به اون باشه  
هفت بار دوره کعبه نازنیش بگردی و بگی خدا جونم دورت بگردم  
یک قدم که جلو میذاری هزار قدم به طرفت میاد 

و چه خوش زیارتی است که در انجا چهره آقاحجه ابن الحسن رو ببینی و نامه قبولی اعمالت رو از دست نازنین اون در یافت کنی...
خدایا !خدا کند که زیارتم رو قبول کرده باشی که اگر چنین نباشد
باران اشکم سیل میگردد و دلتنگ میشوم.........
حتما چنین نیست چون دعوتم کردی و چه خوش میزبانی بودی....

ثواب روزه و حج قبول انکس برد ............که خاک میکده عشق را زیارت کرد


 «هفته حج گرامی باد»

خدایا به من توفیق ده که در دلهای اکنده ازنفرت بذر عشق و محبت بکارم
التماس دعا.....

یاعلی



«نیکو» ساعت 2:59 عصر روز 85/9/25

<   <<   6   7   8      >