هوالمحبوب
سلام!
عمیق ترین ترس ما....؟!
عمیق ترین ترس ما این نیست که قدرت کافی نداریم!
عمیق ترین ترس ما این است که نیروئی بیش از اندازه داریم!
بهتره بدونیم!این جهل ما نیست که بیش از هر چیز ما رو به وحشت می اندازد
بلکه این سهل انگاری و بی توجهی ماست که وحشت آفرین است
بارها شده که از خود پسیده ایم:من که هستم که خردمند، با شکوه
وحتی بهترین بنده باشیم!؟
راستی ! ما چه کسی هستیم که اینگونه نباشیم؟!
مگر نه اینکه بنده ای از خداوندیم....! مگر نه اینکه آفریده ی او هستیم؟!
بی انصافیست اگر قدر دان این همه محبت نباشیم!
یعنی بازی بی ارزشمان به کار جهان نمی آید؟!
مطمئنا تا زمانی که سایرین در اطرافمون احساس اطمینان نکنند
هیچ چیز رهائی دهنده از این وحشت نیست!
فراموش کرده ایم!
ما آفریده شده ایم تا جلوه ی شکوه پروردگاری باشیم که در وجود ماست!
نه تنها در وجود بعضی از ما بلکه در وجود همه ی ما
مگر خود نفرمود:نفخت فیه من روحی....!
هنگامی که ما خود به روشنائی درونمان فرصت درخشش می دهیم
ناخود آگاه به سایرین رخصتی می دهیم تا این گونه عمل کنند.
هنگامی که از ترسی که در درونمان است رهائی می یابیم
حضورمان خود به خود سایرین را نیز از ترسشان رهائی می بخشد!
عمیق ترین ترس ما این است که خداوند، ما را بر بعضی دیگر از مخلوقات خویش
برتری بخشید!!!!
با این اوصاف میتوان با رهائی از ترس به آنچه که متعلق به ماست
وجود خداوند خویش را در وجودمان احساس کنیم!
بیائید پله ای دیگر...پله ی اطمینان به خدای خویش را تجربه کنیم
نتیجه گیری های دیگر از این نوشته باشه بر عهده خودتون...
یاعلی