• وبلاگ : پله...پله...تاخدا!
  • يادداشت : عاقليد يا عاشق؟!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 21 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    ميشه بگي منظورت از دادار چيه ؟

    سلام

    كار عقل هميشه سخت تر از دل بوده و هست. كاش اين دو با هم رفيق راه ميشندند.

    يا علي

    بسم رب المهدي

    وقتي عقلت مي گه اقات داره همين اطراف زندگي ميكنه و تو رو ميبينه

    اونوقت ديگه عقل بي معنا ميشه يعني عقل خودش ،خودش را نفي مي كند و عشق و جنون جاي ان را مي گيرد.

    با سلام

    به نظر بنده عقل و عشق هر دو به مقتضاي زمان خويش مفيد و مؤثرند . اين بستگي به چگونگي استفاده از آنها دارد .

    با نفس اماره بروز هستم

    با تشكر

    وقتي که شرم مي چکد از چشم خيس دوست، چشمان پرسش خود را تو بسته دار، لبخند مهربان تو در چشم شرمناک، يعني بيا، دوباره تو را دوست دارمت.

    شايد که يک سلام آغاز گفتگوست.

    شايد براي رسيدن به شهر عشق، اين اولين قدم، از خود گذشتن است.

    وعده کردي که بيايي غم دل با تو بگويم

    زنگ و گرد دل خسته به شراب تو بشويم

    تو عزيز دل صدها گل پاکيزه صفاتي

    من سرگشته توانم غم دل با تو بگويم؟


    عارف به روزه .
    موفق باشيد

    سلام

    ببخشيد كه اين مطلب رو هم دير خوندم.

    عشق و عقل!!! بگذريم از اين موضوع تا برسيم به سئوال آخرتون!!

    از يك نقطه بايد اين چرخه شروع بشه. براي خيليها مثل ما از محبت شروع شده و به معرفت رسيده. معرفت باعث محبت بيشتر ميشه و محبت بيشتر باعث ميشه انسان بيشتر نزديك بشه و معرفت بيشتري كسب كنه. وقتي باز هم معرفت بالاتر رفت محبت بيشتر ميشه و اين چرخه هميشه ادامه خواهد داشت. چه كسي بهتر از پيامبر ، اميرالمومنين رو ميشناخت؟ و چه كسي بيشتر از ايشان اميرالمومنين رو دوست داشتند؟؟

    برعكسش هم كاملا صادق هست!! ممكنه خيليها اون محبت اوليه رو نداشته باشند اما مطالعه در سيره بزرگان انسان رو به جايي ميرسونه كه جرجي جرداق مسيحي چنان درباره اميرالمومنين مينويسد.

    البته بال محبت سريعتر حركت ميكنه.

    التماس دعا

    يا علي

    خواهي نشوي رسوا...!!

    پاسخ

    سلام دوست عزيز،ممنون از حضورتون و بيان شيواتون جدا استفاده بردم ولي مطمئنا کار عقل سخت تر از دل است......دعام کنيد، ياعلي
    salam kheili jaleb bood movafagh bashin ya ali

    مطلب جالبي نوشته بوديد

    متن خليل جبران هم زيبا و قابل استفاده بود

    موفق باشيد

    پاسخ

    چه عجب!خيلي خوش آمديد،ممنونم
    + ... 

    نمي دانم ... نمي دانم...

    موفق باشيد در پناه خداوند مهربان... بسيار زيبا بود آنچه در اين وبلاگ ديدم

    اللهم عجل لوليك الفرج و اجعلنا من خير اعوانه و انصاره و المستشهدين بين يديه...
    سلام عليكم !
    اين مطلب كه تكراري بود(اون دفعه خوندمش) منم خيلي زود آپ كردم، اما مي دونم خودمم كه خيلي زوده، من ديگه بايد برم، بايد برم ..... بايد برم....و ببينم اونجارو و شب هاي خلوتش رو يا خلوت شب هاش رو....اگه حدس زدي كجاست؟؟؟ نه مناطق جنگي نيست، به فكرت هم نمي ياد. با اين مطلب به روز شدم و ديگه نمي يام تا دو هفته ديگه، توي خلوت شب هاي اونجا تو رو هم دعا مي كنم. فقط اگه برنگشتم، حلالم كن...جدي مي گم...يازهرا.
    بنام خدا
    با سلام
    مطلب زيبائي بود .
    خدا به ما عشق عاقلانه عنايت فرمايد .
    موفق و سربلند باشيد .
    التماس دعا
    پاسخ

    ان شا الله....

    اللهم عجل لوليك الفرج و اجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه...
    يه جمله زيبا از شهيد علم الهدي بگم ببين چطوره؟
    مي گفت: ما عاقلانه فكر مي كنيم و عاشقانه عمل مي كنيم...
    مي دوني؟ خيلي وقتا هست كه آدم بين عقل و عشق گير مي كنه...عقل خيلي قدرت داره، اما عشق خيلي بيشتر از اون، ياد آقا سيد مرتضي بخير كه مي گفت: عقل مي گويد بمان و عشق مي گويد برو... واين هر دو ،‌عقل و عشق را، خداوند آفريده است تا وجود انسان در حيرت ميان عقل و عشق معنا شود ....
    الرحيل ! الرحيل !
    اكنون بنگر حيرت ميان عقل و عشق را !
    اكنون بنگر حيرت عقل و جرأت عشق را ! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند ... راحلان طريق عشق مي دانند كه ماندن نيز در رفتن است . جاودانه ماندن در جوار رفيق اعلي ، و اين است كه ما را كشكشانه به خويش مي خواند.....

    اما عقل! هر چقدر هم كه نيرومند باشي، نمي تواني جلوي عشق را بگيري...نمي تواني او را از عاشق شدن منع كني چون كه عشق راهش را با عقل يافته و بعد از آن ديگر كسي را نمي شناسد...اما اين عشق است كه عقل را وادار به معرفت مي كند و اگر عشق نباشد، عقل هم عاشق نمي شود و عقل بي عشق، به درد ما نمي خورد. كسي كه عقل را شناخت، عاشق مي شود و كسي كه عاشق مي شود، ديگر عقل را نمي شناسد....
    اوووووووه، چي گفتم؟؟!!! ببخشيد منم با قلمم ياريت كردم....نظرخودت رو در اين باره بگو...منتظرتم...يازهرا.

    پاسخ

    سلام!ممنون دوست عزيز از بيان شيواتون بله همه اينها رو قبول دارم بهترين جوابي که ميشه داد اينه که عقل و عشق مکمل يکديگه هستند بايد عاشق شد تا بدوني عشق يعني چي!ولي از نظر خودم ممکنه که عشق به سر انجام برسه ولي اون عشقي سر انجام خوبي داره که ابزارش عقل باشه....اينه که دعا ميکنم الهي عاشق شيم چون حتما مراحل عقل رو پيموديم ،امام اول خوب عقل رو حلاجي کرد بعد به جائي رسيد که ديگه فراتر از عقل رفت و عاشق شد.....بازهم ممنون ،ياعلي

    سلام

    محباني ديدم كه معرفت نداشتند!
    محباني ديدم كه معرفت كمي داشتند!
    محباني ديدم كه معرفت داشتند!
    اما
    معرفت داران را نديدم كه محبت نداشته باشند...
    خدايا محبان را معرفت ،افزون كن
    بي معرفتان را معرفت بياموز
    الهي معرفت و محبت خودت را در دلهايمان افزون كن ...

    پاسخ

    خيلي به جوونم نشست،ممنون.....ياعلي
    هوالمعشوق...در ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد/عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد...التماس دعا يازهرا
       1   2      >