بسم الله الرحمن الرحیم
سلام!
به گزارش خبرنگار «جهان»، عبدالکریم سروش اخیرا در گفت و گویی با میشل هوبینک خبرنگار بخش عربی رادیو جهانی هلند که در رادیو زمانه نیز منتشر شده است، گفت:
« بنا به روایات سنتی، پیامبر تنها وسیله بود؛ او پیامی را که از طریق جبرئیل به او نازل شده بود، منتقل میکرد. اما، به نظر من، پیامبر نقشی محوری در تولید قرآن داشته است استعارهی شعر به توضیح این نکته کمک میکند. پیامبر درست مانند یک شاعر احساس میکند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است. اما در واقع - یا حتی بالاتر از آن: در همان حال - شخص پیامبر همه چیز است: آفریننده و تولیدکننده. بحث دربارهی اینکه آیا این الهام از درون است یا از بیرون حقیقتاً اینجا موضوعیتی ندارد، چون در سطح وحی تفاوت و تمایزی میان درون و برون نیست».
با خواندن این مصاحبه اولین نکته ای که به ذهنم رسید این بود که قرآن با صراحت در بیشتر آیات خود خطاب به پیامبر خود فرموده است "قل" یعنی بگو پس چطور میتوان پذیرفت که پیامبر در بیان این مطالب دخل و تصرفی داشته با توجه به این نکته که پیامبر در برخی آیات تهدید به ترک یا انجام کاری شده است؟؟؟!!!
بنده در حدی نیستم که بخواهم پاسخگوی شخصیتی همچون دکتر سروش باشم چرا که این بحث نیاز به تخصص دارد ولی دو مسئله در مصاحبه دکتر سروش مطرح شده است از جمله اینکه قرآن زبان شعر پیامبر است و از طرفی مضمون قرآن از خود خداست و این پیامبر بوده است که آن را در قالب کلمات بیان کرده با استناد به خود قرآن قابل نقد و پاسخگوئی است:
قرآن صراحتا در آیه 69 سوره یس می فرماید:
- وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِینٌ /یس69
به پیامبر ، شعر نیاموختیم و - شعرگویى - شایسته او نیست . کتاب - او - جز مایه یادآورى و قرآنى روشنگر - حقایق – نیست
اگر قرآن نتیجه احساس پیامبر و در نتیجه بیان آنها در قالب شعر است پس _نعوذ بالله _ پیامبر دروغ می گوید زمانی که می گوید:
- قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِیدٌ بِیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ /19 انعام
به کافران و مشرکان که براى حق بودنِ نبوتت گواه می طلبند - بگو : گواهى چه کسى از همه گواهان بزرگ تر است - تا او را بر حقّانیّت نبوتم براى شما گواه آورم- ؟ بگو: خدا میان من وشما گواه است - که گواهى اش بزرگ ترین ومطمئن ترین و صحیح ترین گواهى هاست - ، و این قرآن - که گواهى خدا بر حقّانیّت نبوّت من است- به من وحى شده تا به وسیله آن شما وهر کس را که این قرآن به او می رسد بیم دهم ...........
و همچنین می فرماید:
- قُل لاَّ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَى إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ /50 انعام
بگو : من به شما نمی گویم که خزینه ها و گنجینه هاى خدا نزد من است ، و نیز غیب هم نمی دانم ، و نمی گویم که فرشته ام ; فقط از آنچه به من وحى شده پیروى می کنم . بگو : آیا - اعراض کننده از وحى که - نابینا - ست - و - پیروِ وحى که – بینا- ست - یکسانند ؟ ! پس چرا نمی اندیشید ؟
- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَل لَّهُ عِوَجَا /1 کهف
همه ستایش ها ویژه خداست که این کتاب را بر بنده اش نازل کرد و براى آن هیچ گونه انحراف و کژى قرار نداد
- قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِی وَإِنِ اهْتَدَیْتُ فَبِمَا یُوحِی إِلَیَّ رَبِّی إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ /50 سبا
بگو : اگر من گمراه شده باشم ، فقط به زیان خود گمراه شده ام ، و اگر هدایت شده باشم به سبب آن است که پروردگارم به من وحى می کند ; زیرا او شنوا و نزدیک است
اعجاز ادبی قرآن
یکی از مهمترین وجوه اعجاز قرآن اعجاز ادبی آن است قرآن کریم چه از جهت زیبائی و سلاست الفاظ و چه از جهت بلندی و عمق معانی آن بالاتر از کلام بشری و بالاتر از سخنان بزرگترین ادیبان و عبارت پردازان و شاعران قرار دارد به گونه ای که پس از گذشت چهارده قرن هیچ ادیب و سخنوری نتوانسته کلامی بیاورد که پهلو به پهلوی قرآن زند و با آن برابری کند
یکی از بهترین شواهد اعجاز بیانی قرآن برخورد نخبگان ادب و خبرگان شعر و سخنوری با قرآن پس از نزول آن است.