سلام
اگه به هميشه به ياد مرگ باشيم خيلي از كارهامون درست ميشه!
آره شب جمعه بود! زير بارون قشنگي كه ميباريد! هميشه صحن انقلاب بودم اما نميدونم چرا اون شب رفتم گوهر شاد! دعا شروع شد! حاج محمود كريمي داشت كميل ميخوند! گفتم شب جمعه يك سفارشي مخصوص داشتم! كي بود؟ كجا بود؟؟
چند صفحه آخر رو سريعتر خوندم و قبل از اتمام دعا بلند شدم و رفتم همونجاي خودم. كه هم رو به قبله باشم و هم رو به امام و هم رو به امام حسين عليه السلام. شب جمعه و شب زيارتي مخصوص آقا اباعبدالله و يك امانت! تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!
يا علي
به روزم
خواهي نشوي رسوا...!!